۱۳۹۰ اسفند ۴, پنجشنبه

حرکتی هوشمندانه از جانب شورای هماهنگی راه سبز امید ؟ حضور در خیابان در 11 اسفند و خانه نشینی در 12 اسفند !


این ایده هوشمندانه به نظر می رسد. 1- این ایده فرصت تبلیغ به خیابان آمدن در شب قبل از انتخابات را فعالین جنبش سبز می دهد و جامعه را نسبت به این حضور و دنبال نمودن اخبار حساس و آگاه می کند 2- این تبلیغ حکومت را نسبت به اعتراضات احتمالی در 12 اسفند هوشیار نمی کند و احتمالا موجب تغییر برنامه ریزی شده در آرایش نیروهای امنیتی (که بالغ بر نود درصد آن ها در حوزه های رای گیری مستقر هستند نخواهد شد ) در این روز نخواهد شد 3-  طی روز ها و آخرین ساعات پایانی مانده به انتخابات می توان براوردی از میزان اقبال عمومی به دست آورد و آن گاه بر روی این مسئله مهم و استراتژیک تصمیم گیری کرد که آیا با توجه به شرایط بهتر است روز 12 اسفند را مردم در خانه بمانند و یا با استفاده از درگیری غالب نیروهای امنیتی در حوزه های رای گیری به خیابان آمده و چند نقطه و میدان مهم را فتح کنند و بمانند . 4- در هر دو حالت جنبش آزادیخواهی مردم ایران پیروز است  اگر این نتیجه حاصل آید که توان حضور در خیابان را نداریم و مردم در روز انتخابات در خانه بمانند و بتوان سکوت مرگ آور را بر شهر ها حاکم کرد پیام واضح و روشنی برای گوش های کر حاکمیت فرستاده خواهد شد ، و اگر اقبال عمومی بالا بود و تصمیم بر آمدن به خیابان گرفته شد می توان امیدوار بود که بتوان از خالی بودن خیابان ها از نیروهای امنیتی استفاده کرد و جمعیت انبوهی را که در صورت عدم حضور جدی نیروهای امنیتی به سرعت به تعداد آن ها اضافه می شود را به خیابان آورد و چند میدان مهم را تا آن جا که بتوان فتح نمود و نگه داشت . آن گاه باید تظاهرات را هر روز تا چهارشنبه سوری کش داد و با اندکی شانس و اقبال روز چهارشنبه سوری را تبدیل به روز اعتراض فراگیر در تمام کشور نمود .

۱۳۹۰ اسفند ۳, چهارشنبه

پشنهادی قاطع و تعیین کننده برای فلج نمودن ساختارهای اقتصادی در جمهوری اسلامی


شکست در 25 بهمن این پیام را برای جنبش سبز به همراه داشت که از این پس و تا اطلاع ثانوی می بایست از برخورد مستقیم با جمهوری اسلامی و نیروی سرکوب وابسته به آن خود داری کرد . باید به دنبال راه های دیگری مبتنی بر نافرمانی مدنی و در جهت فروپاشی ساختارها و ستون های اقتصادی و اجتماعی نگه دارنده سازه جمهوری اسلامی بود . باید تنه این درخت را به شکلی موثر و ملموس تکان داد و آن گاه به انتظار فرو افتادن میوه ها نشست .
تمامی ساختار های اقتصادی شامل ادارات ، صنایع ، تجار، و به طور غیر مستقیم ساختار های غیر اقتصادی مانند ارگان های نظامی ، مدیریتی و ... برای ادامه حیات به پول نیازمندند . اگر پول را به مانند خون در کالبد جمهوری اسلامی در نظر بگیریم ، لابد بانک ها رگ های انتقال دهنده آن هستند . اگر بتوان به نحوی موجب انسداد این رگ ها را فراهم آورد و جلوی انتقال موثر پول در ساختار های اقتصادی را گرفت می توان انتظار داشت در کمترین زمان شورش ها و اعتراضات گسترده در تمامی سطوح جامعه شکل گیرد .
اما چطور می توان بانک ها را به شکلی موثر از کار انداخت ؟
1-      به عنوان مثال استان تهران را در نظربگیریم . در این استان چیزی در حدود 3000 بانک وجود دارد (عدد تخمینی) این سه هزار بانک وظیفه فراهم آورن گردش مالی مورد نیاز برای ادامه حیات جمهوری اسلامی را بر عهده دارند .
2-      جمعیت استان تهران در روز چیزی در حدود پانزده ملیون نفر است . برای اجرای طرح به مشارکت حداقل یک ملیون نفر نیاز است یعنی به تنها شش درصد جمعیت این استان .
3-      باید با انجام تبلیغات موثر شهروندان را تشویق کرد به منظور شکستن کمر جمهوری اسلامی در بازه مشخص یک هفته ای و با حضور فیزیکی در بانک ها روزانه حداقل دو پرداخت و یا دریافت پول انجام دهند .
4-      باید کارکنان بانک ها را نیز تشویق به شرکت در این نافرمانی مدنی نمود و از آن ها درخواست نمود در این بازه با حداقل کارکرد به فعالیت بپردازند .
5-      اگر یک ملیون نفر در این طرح شرکت کنند روزانه دو ملیون مراجعه اضافه به هر بانک خواهیم داشت یعنی به طور متوسط هر بانک 650 الی 700 مراجعه اضافه خواهد داشت که با توجه به این که بانک ها در حالت عادی نیز با حداکثر ظرفیت مشغول به کارند ، امکان سرویس دهی به این تعداد به هیچ وجه امکان ندارد . هر باجه دار به طور متوسط روزانه به بین صد الی صد و پنجاه نفر سرویس می دهد و 650 نفر اضافه بار به طور قاطع تمامی بانک ها را از کار خواهد انداخت .
6-      همزمان با حضور فیزیکی مردم می بایست با حملات اینترنتی ، سایت های خدمات آنلاین بانک ها را نیز از کار انداخت .
7-      این طرح هیچ گونه خطر جانی برای شرکت کنندگان نخواهد داشت و می توان بر روی تمامی اقشار ، زنان ، نوجوان و ... برای همکاری حساب کرد .
8-      نکته مهم در اجرای این طرح این است که حداقل از یک ماه قبل اقدام به انجام تبلیغات موثر نمود ، این تبلیغات می بایست از تبلیغات اینترنتی فراتر رفته و به تلوزیون های ماهواره ای و حتی سایت های جمهوری اسلامی (به بهانه مخالفت با این اقدام) کشانده شود . به عنوان یک پیشنهاد بازه 25 خرداد الی 2 تیر پیشنهاد می گردد .
ادامه دادن این طرح به مدت محدود به سرعت تمامی ساختار های اقتصادی را از کار خواهد انداخت و حکومت را وادار خواهد ساخت  از موضع قدرت پایین آمده و مجبور به دادن امتیاز می شود . چه بسا شاه ماهی های بزرگتری هم بتوان از این پروژه نافرمانی مدنی برداشت کرد .

۱۳۹۰ بهمن ۲۸, جمعه

شاید حلقه گمشده جنبش سبز تعریف نشدن اهداف تاکتیکی منجر به پیروزی های جزیی برای این جنبش است


جنبش سبز از زمان شکل گیری با فراز و فرود های زیادی دست به گریبان بوده است . این جنبش تاکنون نتوانسته است به هدفی که دنبال می کند (ایجاد تغییر عمده در سیستم حکومتی در راستای احقاق حقوق مردم) جامعه عمل بپوشاند . طولانی شدن پروسه مبارزه موجب شده است که ابتکارات برای باز نمودن بن بست حاصله به حداقل رسیده و این جنبش دچار تکرار در تاکتیک های خود گردد . این تکرار موجب می گردد که برنامه های اعلام شده بدون هدف باشند و تنها موجب به هدر رفتن سرمایه های این حرکت و پاشیدن بذر ناامیدی گردد . به نظر میرسد که از این پس نباید هیچ حرکتی بدون هدف انجام شود . برنامه های تاکتیکی ممکن است هیچ ارتباط مستقیمی با هدف نهایی جنبش سبز نداشته باشند اما چون می توانند حاوی امتیازاتی برای مردم ایران باشند و به خصوص موجب رشد ارتباطات در دنیای حقیقی و همچنین تزریق امید و روحیه به بدنه جنبش گردند از اهمیت بالایی برخوردارند . 
یکی از موارد مفقوده توجه به رویداد های محلی است . رویداد هایی که می توان با استفاده از ابزار حضور مردم به نتایج ملموس رسید . به عنوان مثال ما در تهران با آلودگی هوا مواجه هستیم،در شیراز با از بین رفتن تدریجی تخت جمشید، در اصفهان با تاثیر نامطلوب مترو بر آثار باستانی ، در آذربایجان با نابودی دریاچه ارومیه و ... چه تجمعاتی می توان در این راستا ترتیب داد که هیچ خطری متوجه افراد شرکت کننده متصور نباشد ؟ هدف چنین تجمعاتی را می توان انتقال واکنش های مدنی از سطح مجازی به دنیای حقیقی و همچنین آشنا شدن کنشگران آزادیخواه با یکدیگر تعریف نمود . به عنوان مثال در شیراز می توان طی یک فراخوان از تمامی مردم استان فارس دعوت نمود در یک روز خاص با مراجعه به تخت جمشید به تمیز نمودن تمامی محوطه این اثر باستانی اقدام نمایند ، و یا در آذربایجان از مردم تقاضا کرد که در فلان روز به کنار دریاچه ارومیه رفته و قایق های کاغذی کوچکی ساخته و به نشانه همدردی با این دریاچه به آب بیندازند ! و... پیروزی در چنین اقدامات کوچکی و رسیدن به اهداف تعریف شده تضمین شده است و شیرینی آن به کام تمام مردم ایران خواهد بود . اگر بتوان هر هفته در یک نقطه از ایران چنین مراسم در ظاهر کاملا غیر سیاسی (اما در باطن همه می دانند سازماندهی شده توسط جنبش سبز ) برگزار کرد ، به تدریج شاهد انتقال مجدد اعتراضات به سطح حقیقی خواهیم بود . به صورت خلاصه تعریف اهداف تاکتیکی کوچک و کسب پیروزی در چنین وقایعی موجب گسترش پایگاه جنبش آزادیخواهی مردم ایران در زمان هایی است که بهانه و انگیزه ای در جامعه برای یک اعتراض گسترده وجود ندارد .

۱۳۹۰ بهمن ۱۸, سه‌شنبه

آقایان سیاستمدار! امروز برای یک بار هم که شده ، برای ایران هم که شده ، به فکر اتحاد باشید

امروز خطر جنگ ، تحریم ، قحطی ، تجزیه بیش از هر زمانی ایران را تهدید می کند . ما برای دفع این بلایا نیامند تمامی امکانات و ابزار اپوزسیون هستیم . تمامی این ابزار می بایست به صورت آگاهانه در خدمت جنبش آزادیخواهانه ایران با هر اسم و هر رنگی قرار بگیرد .
1-      ما نیاز به قدرت بسیج تشکیلاتی جنبش سبز داریم . جنبش سبزکماکان دارای توان به خیابان آوردن مردم است و می بایست در زمان مقتضی (و نه هر وقت و نه بدون هدف ) از این توان استفاده نمود .
2-      ما نیاز به توان فکری جنبش سبز برای ادامه مسیر هستیم . رهبران و متفکرین جنبش سبز چه آن ها که در ایران هستند و چه آن ها که به خارج از کشور رفته اند ، نزدیک ترین ارتباط را با درون ایران دارند و می توانند روشن ترین و بهترین تصویر را از آن چه واقعا درون ایران می گذرد بیان نمایند.
3-      ما به شخصیت کاریزمای رضا پهلوی نیاز داریم . در غیاب و حصر رهبران جنبش سبز و حتی در حضور آن ها ، رضا پهلوی از آن چنان جذبه فردی برخوردار است که بتواند  سهم بیشتر در ادامه راه بازی کند .
4-      امروزه تلوزیون مهمترین رسانه برای ارتباط با عامه مردم است . ما به توان رسانه ای مشروطه خواهان و مجاهدین نیاز داریم  اگر این توان رسانه ای به صورت آگاهانه ، متحد و هدفمند در اختیار گروه متحد اپوزسیون قرار بگیرد .
5-      ما در مقاطعی نیازمند توان نظامی و اطلاعاتی مجاهدین خواهیم بود . تمام مراحل نبرد با یک دیکتاتوری مسالمت آمیز نخواهد بود و جنبش آزادیخواهانه ایران نیازمند بازوی نظامی است که در برخی شرایط خاص به صورت هدفمند از آن استفاده کند .
6-      ما نیاز به پروپاگاندای تبلیغاتی کمونیست  ها و چپ گراهای سابق داریم . بسیاری از این ها امروز در قامت آزادیخواهانی تمام عیار قد برافراشته اند . اما همچنان از توان و قدرت قلم و بیان سابق برخوردارند . فراموش نکنیم که همین پروپاگاندای کمونیست ها بود که شاه سابق را به خاک سیاه نشاند.  
 در صورت اتحاد ما بین تمامی گروه های مخالف جمهوری اسلامی ، رسیدن به هدف چندان دور نیست . به شرطی که برای مدت کوتاهی هم که شده اختلافات به کناری گذاشته شوند و تمامی امکانات صادقانه در خدمت مردم ایران گذاشته شود.