۱۳۹۰ مرداد ۳, دوشنبه

درس هایی که بازداشت پگاه آهنگرانی برای جنبش سبز به همراه داشت – قسمت دوم-اعتراضات نامتقارن


.... اما پنجشنبه ها و سالگرد ها نمی تواند ما را به هدفمان و به سر منزل مقصود برساند . چه باید کرد ؟   پگاه آهنگراني هنرمندي به تمام معني است ، هنرمندي متعهد به هنرش و در عين حال به آرمان هاي مردم مردم كشورش . و طبيعي است كه بازداشت چنين فردي با واكنش گسترده در بين مردم مواجه شود .  اما اين بازداشت مي تواند دريچه تازه اي را بر كنشگران جنبش سبز در پيدا نمودن راه هاي تازه براي پيگيري اهداف باز كند ....
نبرد جنبش سبز با استبداد در راه رسيدن به آزادي را مي توان در قالب جنگ نامتقارن تعريف نمود . جنگ نامتقارن به وضعيتي گفته ميشود كه طرفين از حيظ امكانات و تجهيزات با يكديگر قابل مقايسه نيستند و در نتيجه طرف به ظاهر ضعيف تر سعي مي كند با اتخاذ تاكتيك هاي ابتكاري پيروزي را از دشمن بربايد . وضعيت ايران امروز نيز به اين گونه است كه در يك طرف مجهوز به انواع اقسام ابزار شكنجه و سركوب و پول و طرف ديگر با دستان خالي و تنها با تكيه بر اراده و تعداد بيشمار ايستاده است . در نبرد نامتقارن طرف به ظاهر ضعيف تر معمولا زماني مي تواند به پيروزي اميد داشته باشد كه سه اصل بسيار مهم را خود (و نه طرف مقابل ) تعيين كند . اول مكان و دوم زمان و سوم نحوه نبرد (البته مهمتر از اين سه مورد اصل غافلگيري است و در صورتي كه طرف مقابل آمادگي قبلي براي مواجه داشته باشد احتمال شكست بالا مي رود ).مهمترين عللي كه جنبش سبز توانست پس از انتخابات خيابان ها را به تصرف در آورد همين تعيين زمان ، مكان و شيوه مبارزه (بدون خشونت) توسط جنبش سبز بود . اما با گذشت زمان و از ميان رفتن عنصر غافلگيري حكومت به تدريج موفق به كنترل اوضاع گرديد . روش جنبش سبز در ادامه راهپيمايي در مناسبت هايي كه بسيار زود تر اعلام مي گرديدند نيز از لحاظ تاكتيكي اشتباه به نظر مي رسيد چرا كه با از ميان رفتن شرط اصلي (غافلگيري ) امكان پيروزي در نبرد نامتقارن منتفي مي گرديد . (براي خواندن ادامه مطلب كليك كنيد)

ماجراي بازداشت پگاه اما دريچه اي ديگر بود در نشان دادن ادامه راه . زماني كه مردم سالن هاي سينما با مشاهده چهره وي شروع به سردادن شعار هايي در حمايت از جنبش سبز كردند ، هيچ كس نتوانست برخوردي با آن ها داشته باشد چرا كه اين مردم بودند كه مكان و زمان و نحوه اعتراض را با رعايت اصل غافلگيري مشخص كرده بودند . نتيجه اين شعار ها واضح بود : زنده شدن اميد ها ، جنبش سبز هنوز زنده و شاداب است و مترصد فرصتي براي خودنمايي
اما در يك نگاه بالاتر چه نتيجه و درسي  مي توان از اين اتفاق گرفت ؟ يكي از بهترين درس ها اين است كه به جز در مناسبت هايي كه زمين در اختيار جنبش سبز است (به مانند عاشورا و چهارشنبه سوري ) در ساير موارد اعتراضات مي بايست به محض به وجود آمدن اولين فرصت برنامه ريزي شده و شكل بگيرد .
نگران فرصت ها نباشيد . عملكرد حكومت جمهوري اسلامي آنچنان اشتباه است كه در ماه بيش از چهار پنج موقعيت عالي براي برنامه ريزي و شكل دهي تجمع اعتراض آميز دست مي دهد . اين اعتراضات لزوما نبايد در تهران شكل بگيرد . در هر گوشه از ايران كه فرصت تجمع و گرد هم آمدن مردم پيش آيد مغتنم است و بايد استفاده كرد . تاثير اين تجمعات در تمام ايران خواهد بود . در صورت به وجود آمدن موقعيتي كه قابليت همراهي افكار عمومي را داشته باشد بايد به سرعت با هماهنگي با گروهي كه مسئوليت هماهنگي را بر عهده دارند و پرهيز از حركات انفرادي و متفرقه فراخوان ها و اعلاميه ها در محيط مجازي و حقيقي منتشر شود . اگر چند بار موفق به شكل دهي اعتراضات نامتقارن گرديم ، در دفعات بعد اين روش روتين خواهد شد و بدون تبليغات آنچناني مي توان زنجيره اي از حركات اعتراضي را شكل داد . در زير نمونه هايياز حوادث پيش آمده در چند وقت اخير كه قابليت و پتانسيل تشكيل اعتراضات را داشته اند ذكر مي شود .
ماجراي مجسمه آريو برزن ياسوج : تجمع اعتراضي مردم ياسوج در اعتراض به عدم توجه به ميراث باستاني و نماد مقاومت
ماجراي مجسمه آرش كمانگير : تجمع اعتراض آميز مردم ساري در اعتراض به از ميان رفتن يك اثر هنري ، تاريخي در شهر ساري
تجاوز به يك زن در كرج : تجمع مردم كرج در ميدان ... در اعتراض به نبود امنيت و بي توجهي نيروي انتظامي
تغيير واحد پول ايران به واحدي كه نماد قومي خاص از اقوام ايراني است : تجمع مردم تبريز در اعتراض به اين عمل
شور شدن آّب قم : تجمع مردم قم در اعتراض به شوري بيش از حد آب
تجاوز پنج نفر به معلمي در جنوب تهران : تجمع اعتراضي مردم جنوب تهران در اعتراض به نبود آزادي
قتل دانشجوي دختر تهراني بر روي پل مديريت : اعتراض مردم تهران در ميدان ... در اعتراض به رواج خشونت در جامعه
خشك شدن درياچه اروميه : اعتراض مردم شهرهاي آذربايجان غربي و شرقي در اعتراض به عدم رسيدگي دوليت به اين قضيه
بسته بودن درب استانداري فارس : تجمع اعتراض آميز مردم شيراز در چهار راه زند در اعتراض به نابساباني مديريتي  در شيراز و تعويض پياپي استانداران
اكران فيلمي بر عليه جنبش سبز : رفتن به سينما در سراسر كشور و سر دادن شعار مرگ بر ديكتاتور
و....
نكات حائز اهميت در اين پروژه : در صورت ايجاد فرصت در تهران تجمعات در نقاط غير تكراري برگزار شود .
1-     هر چقدر ماهيت تجمع غير سياسي تر است ،  محل تجمع به نقاط جنوبي شهر نزديك تر باشد .
2-     مي بايست نقشه و جامعه و مراكز اصلي تجمع در شهرستان ها را جمع آوري كنيم
3-     زمان برگزاري تجمع در تهران حداكثر دو الي سه روز پس از به وجود آمدن فرصت اوليه و در شهرستان ها حداكثر چهار الي پنج روز باشد
4-     تجمع مي بايست با رعايت اصل غافلگيري (نهيتا چند روز پس از وقوع فرصت اوليه) و با كمترين هزينه (موضوعات تجمع لاقل تا زمان فراگير شدن اعتراضات غير سياسي ) و به شكل دلخواه جنبش سبز (سكوت؟ ، همراه با شعار؟ و ... ) برگزار شود .
5-     مي بايست گروهي مسئوليت هماهنگي را بر عهده بگيرد و از حركات متفرقه پرهيز شود . اين گروه مي بايست زمان و مكان تجمعات را در اولين فرصت اعلام كند و وظيفه ساير كنشگران حمايت و پوشش گسترده ماوقع خواهد بود .

۱ نظر:

hobab گفت...

salam dooste aziz
man sahebe webloge http://cheshmanebaz.blogspot.com/ hastam
ke shomamodat ha ghabl be man pishnehade dadane davat anme balatarin ro dadid, man modat bood dargire kar haye khorooj az keshvaram boodam va faaliat nakardam baraye haminam hast ke dobare mikham faaliat konam, va monteha, accounte blatarin ham nadaram, ke unam mofasal dar webloagam minevisam..., age omri bashe
khoshhal misham age komakam konin ye davat name behem bedin
ba sepas
emaile man: artimis.ne@gmail.com